«دندان مار» (مسعود کیمیایی، ۱۳۶۸)
دندان مار زاده شدنِ حماسه از دل رئالیسم است؛ سفری قهرمانانه از میان سگدو زدنها و مشقتهای حقیر روزانه؛ وداعی دلیرانه با سرشکستگی و خواری و پلیدیهای یک دههی نکبتی. همه چیز با مرگ مادر و ترکِ خانهی مادرمُرده آغاز میشود، با زیر پا گذاشتنِ شهر و منزلگاههای موقت و بیقرارش ادامه مییابد،