پرش به محتوا
خانه » زیگفرید کراکائر

زیگفرید کراکائر

آینده‌ی سینمای ایران: بحران رئالیسم

آن‌چه در سینمای ایران رئالیسم خوانده می‌شود، در مقیاس تک‌تصاویر، چیزی جز نسخه‌ای فیلترشده، کنترل‌شده، ویرایش‌شده، و بدتر از همه‌ی این‌ها سرکوب‌شده از واقعیت نیست. آن‌چه در مقیاس بزرگْ طبیعی پنداشته می‌شود، و دعوا صرفاً بر سر غلظت دراماتیک آن است، در مقیاس کوچک عمیقاً غیرطبیعی و ضدطبیعی است، آن‌قدر که می‌توان جرأت کرد و گفت که در این‌جا خود مفهم بازنمایی است که زیر سوال می‌رود و از معنا و کارکرد تهی می‌شود. آیا درست‌تر و دقیق‌تر این نیست که به‌جای بازنمایی رئالیستی از کذب‌بازنماییِ (mirrepresentation) رئالیستی در سینمای ایران حرف بزنیم؟

سینما در مواجهه با شهر

اختراع تصاویر متحرک در دهه‌ی پایانی قرن نوزدهم نقطه‌ی عطفی در توسعه‌ی فرهنگ و جامعه‌ی شهری مدرن به شمار می‌آید. به طور حتم، فیلم، به مثابه‌ی مهم‌ترین فرم فرهنگی قرن بیستم، تصویر و بازنمود نو و تازه‌ای را از محیط‌های شهری عرضه کرده است. روایت‌ها و تصاویر سینمایی از کلان‌شهرْ درهم‌آمیزی هنرهای بصری و آثار ادبی را سبب شدند و از همین ره به تولید و بازتولید بسیاری از مهم‌ترین اسطوره‌های فرهنگی و ایدئولوژیکی این قرن پرداختند. در این میان، گرچه کلان‌شهر نقشی غالب را در سینما ایفا می‌کرد، متضاد آن نیز (منظور روستا و شهر کوچک) به همان میزان، موضوع تأمل سینما بود.