پرش به محتوا
خانه » «مردی که پوستش را فروخت» (کوثر بن هنیه، ۲۰۲۰)

«مردی که پوستش را فروخت» (کوثر بن هنیه، ۲۰۲۰)

مردی که پوستش را فروخت برایم مصداق بارز یک فیلم پرگو و فرصت‌طلب است؛ از آن دسته فیلم‌هایی که نگران‌اند مقصودشان به‌درستی دریافت نشود و مصائب جهان معاصر را به‌تمامی در خود جا ندهند. در نتیجه، باید هر چه بیشتر حرف بزنند و هر چه بیشتر به آیکون‌ها و موضوعات ملتهب زمانه اشاره کنند. موقعیت داستانی فیلم از یک‌طرف یادآورِ مربعِ روبن اوستلوند است و از طرف دیگر پایبند به قراردادهای آشنای فیلم‌هایی است که با پناهندگی و آوارگی ناشی از جنگ سروکار دارند. اما متأسفانه نه از هوش و ظرافت اولی بهره‌ای بُرده و نه از درد و رنج دومی. فیلمْ مربع‌ایست که قدر موقعیت ابزورد خود و دلالت‌های سیاسیِ نهفته در آن را نمی‌داند و خود دست به تفسیر خود می‌زند؛ آن هم دم‌دستی‌ترین معنای ممکن. هنرمند و اثر جاندار هنری، هر دو، برای انتقال شفاف‌تر و صریح‌تر این معنا سنگ‌تمام می‌گذارند و جایزه‌اش را هم می‌گیرند: پوستری انباشته از نام جشنواره‌ها و برگزیده‌شدن‌ها و افتخارات. اما نکته‌ی تلخ‌تر درباره‌ی مردی که پوستش را فروخت، برخورد توریستی و محافظه‌کارانه‌ی فیلم با جنگ داخلی سوریه و موضوعاتی نظیر هویت، مهاجرت، و دیگریت است. پای جنگ داخلی صرفاً به‌خاطر یک سوءتفاهم داستانی وسط کشیده می‌شود و تداومش از راه‌حل دم‌دستی و ملودراماتیکی نظیر قطع شدن پاهای یک مادر نیرو می‌گیرد. به این‌ها اضافه کنید پایان‌بندی فیلم را… تیرِ خلاص است. دور از جهان ابزوردِ مربع و بی‌اعتناء به مصائب واقعی مردمان درگیر جنگ در سوریه، فیلم سراغ یکی از آن ایده‌های آشنا و پیش‌پاافتاده‌ی فیلم‌های علمی‌ـ‌تخیلی می‌رود تا بستار روایت با غافلگیری همراه شود.

در این میان، تمهید سبکیِ آینه‌ها و بازتاب‌ها بیش از آن‌که نسبتی با حس صحنه‌ها و مضمون فیلم داشته باشد، کارکردی تزئینی دارد. افراط در استفاده از آینه‌ها، قاب در قاب‌ها، و تأکید بر فیگورهای تکثیرشده بیشتر از یک ذوق‌زدگی میزانسنی می‌آیند. تصور کنید که اگر فیلم خویشتن‌دارانه‌تر با این تمهید برخورد می‌کرد و جا به جا آن را خرج نمی‌کرد، صحنه‌ی دیدار مرد با زن در فضای ورودی آپارتمان زن در بلژیک چقدر می‌توانست تأثیرگذارتر باشد: آغوشی بعد از مدت‌ها دوری که به محاصره‌ی بازتاب‌‌ها و تکثیرهای خود درآمده است. اما افسوس که فیلم خودش را با این بازتاب‌ها و تکثیرها خفه کرده است، و وقتی چیزی یا کیفیتی همه جا باشد، مثل این است که اصلاً نباشد.

……

این نوشته نخستین‌بار در صفحه‌ی اینستاگرام نگارنده منتشر شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *